سایت جواد مرتضوی

سایت جواد مرتضوی

این وبلاگ تهیه شده برای دانشجویان= عمران - ساختمان - معماری - نقشه برداری -
سایت جواد مرتضوی

سایت جواد مرتضوی

این وبلاگ تهیه شده برای دانشجویان= عمران - ساختمان - معماری - نقشه برداری -

تازه های معماری

دکوراسیون داخلی:


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


تأثیر رنگ در محیط آشپزخانه

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


امروزه آشپزخانه بیش از گذشته بخشی از خانه شده است که اهل خانه در آن به سر می برند، این اتاق دیگر تنها مکانی برای تهیه غذا نیست و حتی آشپزخانه هایی که بزرگترند به مرکز خانه تبدیل شده اند. خانواده برای استراحت در آنجا جمع می شوند، از دوستان خود در آن پذیرایی می کنند، تکالیف شان را انجام می دهند و غذا می خورند. آشپزخانه محیطی خودمانی، ساده و صمیمی است، اما از آنجا که زمان زیادی را در آنجا سپری می کنیم، دوست داریم تا حد امکان جلوه ی آن دلنشین و جذاب باشد.
مهمترین نکته در آشپزخانه اینست که کابینت و دیگر فضاهای نگهداری وسایل و مواد غذایی فراوانی داشته باشد تا نمای آن آشفته و درهم ریخته به نظر نرسد. بدین ترتیب، جای بیشتری برای قرار دادن لوازم مفید و زیبا خواهیم داشت.

رنگ در آشپزخانه
آشپزخانه یکی از مهمترین بخش های هر خانه است که فعالیت های بسیاری در آن انجام می شود. بنابراین، با اطمینان خاطر می توانید از رنگ های روشن و درخشان که احساس انرژی را با خود به همراه می آورند، در آن استفاده کنید. اگر علاقمند نیستید که از چند رنگ بر روی هر یک از دیوارها بهره ببرید، تنها یک رنگ را به کار برید. با این همه، استفاده از چند رنگ، آن جا که تقابل هایی میان رنگ ها پدید آید، می تواند منظره ی آشپزخانه را مدرن کند.

جلوه های رنگین
رنگ های نارنجی، قرمز، زرد و سبز، حس زنده بودن و شکوه را برای آین آشپزخانه به ارمغان آورده اند. این حس حاصل تقابل رنگ های دیوارها و وسایل است. هرگاه احساس کنید که نیاز به روحی جدید در آشپزخانه دارید، به آسانی می توانید برخی از خرده وسایل را عوض کنید و به جای آنها جایگزین هایی با رنگ جدید تهیه کنید.

رنگ آمیزی
برخی از شما ممکن است به طرح های چهارخانه یا راه راه بر روی دیوارهای آشپزخانه علاقه داشته باشید. گهگاه می توان چنین طرح هایی را از میان کاغذهای دیواری یافت. اما اگر طرح دلخواه خود را نیافتید، ناامید نشوید. خودتان دست به کار شوید و الگوی مورد نظر را پدید آورید.

- نخست کل دیوارها را به رنگ سفید یا کرم بسیار روشن در آورید. دقت کنید که زیرسازی رنگ ها به درستی صورت گیرد و سطح دیوار صاف و یکدست باشد. سپس، نوارهای باریکی از کاغذ تهیه کنید و درون آنها را با تیغ ببرید.
- این نوارها را بر روی دیوارها قرار دهید و درون شان را رنگ آمیزی کنید. مثلاً اگر زمینه ی اصلی کرم رنگ است، می توانید برای نوارها از رنگ سفید استفاده کنید.
- پس از این که رنگ خشک شد، نوارها را به صورت افقی قرار دهید تا خطوط افقی را نیز بر روی دیوار پدید آورید. برای این که خطوط صاف و موازی باشند، دقت بسیاری لازم است. برای این منظور، می توانید مثلاً برای کشیدن خطوط عمودی، بالا و پایین دیوار را به فاصله های 10 سانتی متری علامت گذاری کنید تا بتوانید نوارها را دقیقاً موازی هم قرار دهید.

سادگی و پاکی
اگر سراسر آشپزخانه سفید باشد، احساس خواهید کرد که در بیمارستان هستید. از این رو، برای جلوگیری از سادگی بیش از حد، رنگ هایی را نیز به طرح خود بیفزایید.

کف درخشان
تهیه ی کفپوشی جدید برای آشپزخانه می تواند هزینه بر باشد. از این رو خودتان می توانید با رنگ آمیزی و سپس براق کردن کفپوش، جلوه ای نو پدید آورید. تقابل این دو رنگ در تصویر بسیار دلنشین است. پس از خشک شدن رنگ، پوششی برای براق کردن بر روی کفپوش استفاده شده است.

آبی آشپزخانه
با رنگ ها و شیوه ها و طرح های مختلف رنگ آمیزی، جذابیت را برای آشپزخانه ی خود به ارمغان آورید. یکی از رنگ های جذاب در آشپزخانه، رنگ آبی است. کاشی های آبی نیز می توانند همین جلوه را پدید آورند. اگر در زمینه ی اصلی رنگ دیوارها یا کاشی ها، طرح ها و خطوطی نیز دیده شود، بر جذابیت فضا افزوده می شود. از این رو، سعی کنید طرحی را برگزینید که بافت آن نیز به دلنشین کردن فضا کمک کند.

صورتی زیبا
اگر چه در بسیاری از آشپزخانه ها "صورتی" رنگ متعارف و معمول نیست، اما استفاده از آن در زیبا کردن طرح می تواند بسیار سودمند باشد. این رنگ محیط را گرم و دوستانه می کند و با هم آیی آن با سفید و خاکستری جلوه ی آشپزخانه را امروزی می کند. البته صورتی را می توان با طیف گسترده ای از رنگ ها به کار برد که هر یک احساس و حال و هوایی متفاوت را پدید می آورند.

بوفه و کابینت
وجود بوفه های جادار مهمترین نکته در آشپزخانه است ؛ یعنی جایی برای قرار دادن وسائل و مواد غذایی فاسد نشدنی. در بوفه ها و کابینت می توانید قوطی های کنسرو و خرده ریزهای آشپزخانه را قرار دهید تا بدین ترتیب، محیط شلوغ و آشفته به نظر نرسد. به هر روی، مهمتر آن است که بتوانید هر وسیله ای را که بدان نیاز دارید، به سرعت پیدا کنید و از آن استفاده نمایید. روی قفسه ها و لبه ی کابینت نیز فضای مفیدی است که در صورت داشتن ایده، به خوبی می توان از آن استفاده کرد. از یک سو، می توانید برخی وسایل تزیینی یا گلدانی از گل را بر روی آن قرار دهید تا از این طریق جلوه ی آشپزخانه زیباتر شود. از سوی دیگر، روی کابینت فضای مناسبی را برای قرار دادن برخی وسایل کاربردی که نمای مطلوبی نیز دارند، در اختیار می نهد. مثلاً، می توانید ماکروفر یا آبمیوه گیری خود را آنجا بگذارید. به هر تقدیر، استفاده از چنین فضاهایی در آشپزخانه از گذشته ی دور مرسوم بوده است، هر چند در سال های اخیر، جلوه ی آن مدرن تر و کاربرد آن سودمندتر شده است. به نظر می رسد که مناسب و جادار بودن بوفه ها و کابینت امروزه بیش از گذشته است، زیرا در آپارتمان های کوچک شهری داشتن چنین فضاهایی برای هر آشپزخانه ای موهبتی به شمار می رود.

تأثیر رنگ
اگرچه بوفه و کابینت عناصری کاربردی در آشپزخانه به شمار می روند، اما می توانند بخشی از جلوه ی تزیینی فضا نیز باشند. از این منظر، انتخاب رنگ مناسب برای آنها اهمیت بسیاری دارد. رنگ های آبی و سفید می توانند گزینه ی مناسبی برای رنگ آمیزی کابینت باشند. چنان که در این تصویر مشاهده می کنید، قفسه ها به رنگ آبی درآمده اند و بشقاب ها نیز شطرنجی آبی و سفید در زمینه ی خود دارند. تأثیر چنین طرحی می تواند بر هر بیننده ای عمیق باشد.

طرح سنتی
این قفسه ی سفید طرحی سنتی و جذاب دارد. با این همه، می توان حتی در آشپزخانه ای مدرن نیز آن را به کار برد. هماهنگی سفید و خطوط سبز جلوه ی مطلوبی را پدید آورده و بر زیبایی طرح افزوده است. همچنین، ردیفی از سبزینه ها نیز در این طرح خودنمایی می کنند و کاملاً با فضا همگون اند.

نمای بوفه
شیوه های گوناگونی برای جذاب تر کردن نمای بوفه می توان یافت. بی تردید، یکی از آسان ترین شیوه ها رنگ آمیزی بوفه است که به آن جلوه ای نو می بخشد. بوفه را می توان با رنگ های مختلف تزیین کرد یا حتی می توان درهای آن را با نمای موزائیکی یا دیگر طرح ها زیباتر نمود. شیشه های رنگی نیز شیوه ی مناسبی اند که به کمک آنها فضای آشپزخانه جذابیتی دو چندان می یابد. از این رهگذر، بوفه نیز گذشته از آن که ویژگی کاربردی خود را حفظ می کند، بخشی از نمای تزیینی آشپزخانه می شود. به یاد داشته باشید که بوفه ای با در شیشه ای جلوه ای روشن تر از بوفه هایی با درهای معمولی پدید می آورند.

جزئیات و سبک
به کمک بوفه و وسایل آن می توان مناظر گوناگونی در آشپزخانه پیش روی گذاشت. هر یک از مجموعه ی وسایل و عناصر درون آشپزخانه می توانند سبک متفاوتی را پدید آورند؛ مجموعه ای از ظروف چینی، اشیای قدیمی و سنتی و ظرف های شیشه ای، هر کدام جلوه ای خاص (از مدرن و امروزی تا سنتی و ییلاقی) به فضای آشپزخانه می بخشند.

پرده و بوفه
برای آن که که آشپزخانه شما جلوه ای مرتب تر بیابد، می توانید بر روی درهای شیشه ای بوفه ها پرده هایی متناسب و همگون نصب کنید. این پرده ها دست کم دو فایده خواهند داشت: از یک سو، همان گونه که اشاره شد، جلوه ی آشپزخانه را به عنوان بخشی از عناصر تزیینی زیباتر می کنند و از سوی دیگر، به کمک آنها می توانید برخی آشفتگی های درون بوفه یا برخی وسایلی را که نمی خواهید جلوی چشم باشند، پنهان کنید.

....................................................................................................................................................................

طراحی معماری مکان های عمومی



بلندترین هتل دنیا Ritz-Carlton hotel

بلندترین هتل دنیا Ritz-Carlton hotel

بلندترین هتل دنیا Ritz-Carlton hotel هتل Ritz-Carlton hotel در هنگ کنگ در حال حاضر بلندترین هتل دنیا محسوب می شود. هتل چشم انداز فوق العاده ای به خلیج ویکتوریا دارد. هزینه هر شب اقامت در اتاق های لوکس این هتل مجلل ۷۷۰ دلار است! طراحی بی نظیر نمای داخلی و خارجی هتل خیره کننده است.  رنگ های غالب بکار رفته ... بیشتر بخوانید »

دکوراسیون جالب هتل جدید در آتن یونان

دکوراسیون جالب هتل جدید در آتن یونان

دکوراسیون جالب هتل جدید در آتن یونان دو برارد شناخته شده در عرصه ی طراحی، یعنی Campana brothers از زادگاه خود برزیل به آتن یونان سفر کردند تا دکوراسیون داخلی یک هتل جدید را طراحی کنند. این هتل که در گذشته Olympic Palace Hotel نام داشت حالا با نام New Hotel شناخته می شود که در طراحی آن از سه ... بیشتر بخوانید »

دومین نمایشگاه برترین های دکوراسیون،مبلمان و ملزومات خانه دکولایت۲۰۱۳

دومین نمایشگاه برترین های دکوراسیون،مبلمان و ملزومات خانه دکولایت۲۰۱۳

دومین نمایشگاه برترین های دکوراسیون،مبلمان و ملزومات خانه دکولایت۲۰۱۳ دومین نمایشگاه برترین های دکوراسیون، نورپردازی، مبلمان و ملزومات خانه و آشپزخانه (دکو لایت۲۰۱۳ )از تاریخ ۲ لغایت جمعه ۱۰ آبان ماه سال جاری به مدت ۹ روز از ساعت ۱۰ صبح تا ۸ شب در محل دائمی نمایشگاه های تخصصی برندهای برتر ایران ، واقع در یافت آباد بازار مبل ایران شماره ۳، توسط انجمن صنفی ... بیشتر بخوانید »

طراحی داخلی مغازه های شیک مختلف

طراحی داخلی مغازه های شیک مختلف

طراحی داخلی مغازه های شیک مختلف در پست های گذشته ی این سری در مورد طراحی داخلی مغازه های شیک لباس فروشی و طراحی داخلی مغازه های شیک کفش فروشی صحبت کردیم. در ادامه می خواهیم انواع طراحی داخلی و طراحی ویترین مغازه های خوردنی و لوازم منزل و عطر فروشی ها را ببینیم و بررسی کنیم. Sainsbury’s Fresh Kitchen  در لندن   ... بیشتر بخوانید »

هتل زیبای یونانی در جزیره ی سانتوری

هتل زیبای یونانی در جزیره ی سانتوری

هتل زیبای یونانی در جزیره ی سانتوری همه برای تعطیلات به دنبال مکانی آراش بخش و زیبا می گردند. چشمانتان را ببندید و تصور کنید در هتلی نشسته اید و از پنجره ی آن دریا را مشاهده می کنید. از اتاق خارج می شوید و بر روی صندلی های راحتی می نشینید و از هوای مطبوع و وزش نسیم لذت ... بیشتر بخوانید »

تعطیلاتی لوکس در هتل Perivolas Oia Santorini

تعطیلاتی لوکس در هتل Perivolas Oia Santorini

تعطیلاتی لوکس در هتل Perivolas Oia Santorini یونان یکی از محبوب ترین مقصدها برای گذراندن تعطیلات برای توریست های سرتاسر جهان است. دلیل جذابیت آن منظره های شگفت این منطقه و هتل ها و اقامتگاه های بی نظیر آن است. Perivolas Oia Santorini یکی از زیباترین هتل های این منطقه است. این هتل در جزیره ی زیبای سانتورینی قرار گرفته ... بیشتر بخوانید »

ویلای زیبا و ساحلی در جزیره سانتورینی در ایتالیا

ویلای زیبا و ساحلی در جزیره سانتورینی در ایتالیا

ویلای زیبا و ساحلی در جزیره سانتورینی در ایتالیا تراموتانا (Tramountana) ویلایی زیبا در سانتورینی، جزیره ای در ایتالیا است. این ویلا از نمای زیبای این جزیره و فضای دل انگیز آن بهره مند است. خود ویلا طراحی مدرنی دارد و در معماری ان به جزئیات فراوانی دقت شده است. همچنین استخر زیبای آن چشم هر بازدید کننده ای را ... بیشتر بخوانید »

تعطیلات شگفت انگیز بر روی هتل متحرک استوایی

تعطیلات شگفت انگیز بر روی هتل متحرک استوایی

تعطیلات شگفت انگیز بر روی هتل متحرک استوایی پولتان را برای یک سفر رویایی جمع اوری کنید! سفر بعدی شما قرار است به یک جزیره ی استوایی باشد. بر خلاف انچه تصور می کنید قرار نیست در اینپ پست خانه ای ساحلی برای مسافرت را به شما معرفی کنیم. می خواهیم شما را با این کشتی باور نکردنی آشنا کنیم. ... بیشتر بخوانید »

منظره های زیبای بالکن هتل های سراسر جهان

منظره های زیبای بالکن هتل های سراسر جهان

منظره های زیبای بالکن هتل های سراسر جهان مهمترین چیز برای مسافران کشورهای خارجی، چشم اندازهای زیبای شهر است و اینجاست که انتخاب هتل اهیت زیادی پیدا می کند. هتل ها اغلب در جاهایی ساخته می شوند که منظره زیبایی از شهر را برای مسافران به نمایش بگذارند. هر شهر و کشوری جای دیدنی دارد که جاذبه گردشگری ان محسوب ... بیشتر بخوانید »

گراند هتل Dolder, هتل مجلل

گراند هتل Dolder, هتل مجلل

گراند هتل Dolder, هتل مجلل هتلی که در اینجا می بینید بهگراند هتل Dolder معروف است.  گراند هتل Dolder اولیه در سال ۱۸۹۹ افتتاح شد و به یک مکان مجلل و لوکس برای پذیرایی افراد برجسته ای چون چرچیل، انیشتین، نلسون ماندلا تبدیل شد. این هتل در نزدیکی شهر زوریخ واقع شده و منظره  فوق العاده ای از شهر و ...

.....................................................................................................................................................................

دکوراسیون داخلی اتاق بچه ها

صندلی اتاق کودک- دخترانه

صندلی اتاق کودک- دخترانه

صندلی اتاق کودک- دخترانه همه می خوب می دانیم که بچه ها عاشق بازی و حرکت و هیجان هستند، یا به قول معروف یک جا بند نمی شوند! حتی موقع نشستن هم دوست دارند حرکت کنند و تکان بخورند و انرژی خود را تخلیه کنند. بهترین وسیله در اینجا صندلی های حرکتی و ننویی است که این نیاز کودکان را ... بیشتر بخوانید »

مدل مبل، صندلی اتاق کودک

مدل مبل، صندلی اتاق کودک

مدل مبل، صندلی اتاق کودک مبلمان یکی از لوازم منزل پرکاربرد و ضروری برای خانه ها بشمار می آید و در همه قسمت های خانه کاربرد دارد. اتاق کودک هم مانند سایر بخش های خانه به اسباب و لوازمی برای نشستن و استراحت نیاز دارد. مبلمان مخصوص اتاق کودک اغلب تخت و کمد و صندلی است. و موردی که امروز ... بیشتر بخوانید »

پوسترهای دیواری خارجی

پوسترهای دیواری خارجی

پوسترهای دیواری خارجی شرکت Wizard+Genius در سال ۱۹۶۸ تأسیس شد و کار خود را با فروش پوسترهای دیواری کوچک در زوریخ (سوئیس) شروع کرد و تبدیل به یکی از رهبران پوستر در صنعت دکوراسیون دیوار شد. هر ساله تیم متخصص و پر انرژی شرکت مجموعه  جدیدی از آثار خود را به مجموعه محصولات شرکت اضافه می کنند. از ابتدا تمام ... بیشتر بخوانید »

رنگ مناسب برای اتاق خواب کودک چیست؟

رنگ مناسب برای اتاق خواب کودک چیست؟

رنگ مناسب برای اتاق خواب کودک چیست؟   انتخاب رنگ اتاق خواب کودک کار آسانی نیست. البته انتخاب رنگ استانداردها و اصول مشخصی دارد: صورتی برای اتاق دختربچه ها و آبی برای اتاق پسربچه ها. و وقتی نمی دانید که فرزند شما دختر است یا پسر، زرد و سبز رنگ های مناسبی هستند. البته رنگ اتاق بچه به این چند ... بیشتر بخوانید »

مدل دکوراسیون رنگارنگ اتاق کودک

مدل دکوراسیون رنگارنگ اتاق کودک

مدل دکوراسیون رنگارنگ اتاق کودک دکوراسیون اتاق کودک و نوزاد بسیار متفاوت از دکور دیگر بخش های خانه است. اولین دلیل برای این تفاوت این است که این اتاق ها برای سن خاصی تهیه می شوند و باید مناسب آن سن و سال باشند. بعلاوه باید بیش از دیگر اتاق ها راحت، امن و دوستانه باشند. پس در زمان تزیین ... بیشتر بخوانید »

پروژه های بافتنی و قلاب بافی برای دکوراسیون خانه

پروژه های بافتنی و قلاب بافی برای دکوراسیون خانه

پروژه های بافتنی و قلاب بافی برای دکوراسیون خانه راه های فراوانی برای داشتن یک دکوراسیون کامل و زیبا وجود دارد. رنگ دیوار، مبلمان و چیدمان تمامی عناصر منزل تنها بخشی از نمونه هایی هستند که می تواند به خانه تان حال و هوای جدید ببخشند. اما یکی از راه های جذاب برای زیبا تر کردن دکوراسیون استفاده از بافت ... بیشتر بخوانید »

آباژورهای اتاق کودک- پسرانه

آباژورهای اتاق کودک- پسرانه

آباژورهای اتاق کودک- پسرانه آباژور یا چراغ خواب از جمله وسایلی است که در اکثر اتاق خواب ها به چشم می خورد. از آباژور برای ایجاد نور کم و ضعیف در هنگام خواب استفاده می شود، بنابراین لامپ های متفاوتی از لامپ های معمولی دارند و همچنین متنوع تر. درواقع مدل ها و طراحی های متنوعی که آباژورها دارند علاوه ... بیشتر بخوانید »

فرش های فانتزی و جدید اتاق کودک

فرش های فانتزی و جدید اتاق کودک

فرش های فانتزی و جدید اتاق کودک همه بچه ها دوست داشتنی، شیرین و کمی هم بازیگوش هستند و ما به عنوان بزرگتر وظیفه داریم محیط شاد، سرگرم کننده و در عین حال امنی برایشان فراهم کنیم. اتاق کودک که قلمروشان است باید هم زیبا و هیجان انگیز باشد و هم امن و مطمئن.  یکی از لوازم تأمین امنیت کودک ... بیشتر بخوانید »

طرح اتاق خواب کودک برای دو بچه

طرح اتاق خواب کودک برای دو بچه

طرح اتاق خواب کودک برای دو بچه داشتن دو فرزند خیلی خوب است چرا که اگر شما حوصله ی سرگرم کردنشان را نداشته باشید آن ها یکدیگر را دارند. اما شاید انتخاب کردن وسایل و چیدن آن ها در اتاقی برای دو فرزند چندان خوشایند و یا ساده نباشد. داشتن اتاق اشتراکی برای هیچ کس ساده و قابل قبول نیست. ... بیشتر بخوانید »

آباژورهای اتاق دختربچه های خود را خودتان درست کنید

آباژورهای اتاق دختربچه های خود را خودتان درست کنید

آباژورهای اتاق دختربچه های خود را خودتان درست کنید لوازم نورپردازی هم جنبه روشنایی و هم جنبه دکوراسیونی دارند و اغلب خلاقیت و نوآوری های بسیاری پشت آن است. حتی گاهی اوقات لامپ های قدیمی را با جزئیات زیبا و جالب ترکیب کرده و مدلی جدید می آفرینند. مدل هایی که در پست برای شما گردآوری کرده ایم آباژورهای بازسازی ...

......................................................................................................................................................................


مقاله کامل در مورد معماری مدرن

تحولات رخ داده در حوزه معماری طی سه دهه ی پایانی قرن گذشته در غرب باعث متزلزلساختن ارکان تنها سبک فراگیری و جهانی، در بخش عمده ای از قرن بیستم یعنی معماری مدرن گردید. این تحولات ریشه در تغییرات بنیادین فکری و اجتماعی و دگرگونی نگرش نسبت به خود و جهان پیرامون در غرب داشته است. تغییرات ذکر شده با انتقادات نیچه از مدرنیته از اواخر قرن نوزده در آلمان آغاز و توسط اندیشمندانی همچون فروید؛ هایدگر، دریدا، دلوز، لیوتارد و دیگران مورد بسط و شرح قرار گرفت.
اگر فلسفه روح  زمان و معماری کالبد زمان است. با عوض شدن روح زمان، کالبد زمان هم عوض می شود. لذا این بخش نیز همانند بخش قبل، ابتدا با موضوع فلسفه آغاز شده و سپس نمود کالبدی آن در معماری مورد بحث قرار گرفته است.

پست مدرنیته:

 پست مدرن در فارسی به فرامدرن و پسامدرن ترجمه شده است که منظور شرایط بعد از مدرن و یا مرحله ی تاریخی بعد از مدرن است. این لغت به پسانوگرایی و مابعد تجدد هم ترجمه شده است.
«اهب حسن، در مقاله ای با عنوان «فرهنگ پست مدرن» معتقد است که کلمه پسامدرن نخستین بار توسط فدریکو دو انتیس در دهه ی 1930 به مثابه ی عکس العملی در برابر مدرنیسم ادبی به کار رفته است.
آرنولدتوینبی (1975 - 1889) فیلسوف و مورخ انگلیسی در نهمین جلد از کتاب پژوهش تاریخ در سال 1954 از زوال تمدن غرب به ورطه نابخردانگی و نسبیت گرایی یاد کرد، که به عقیده وی منشاء آن در تحولات دهه 1870 بوده است. لذا از اصطلاح پست مدرن به مثابه ی امری مجازی و تحقیر آمیز منفی اش سود جست. »

 بعضی پست مدرن را دوره فراصنعتی تلقی کرده اند. عده ای نیز آن دوره ای متفاوت از دوره مدرن می دانند. البته عده ای از فلاسفه هم آن را مرحله ای از دوران مدرن میدانند که نقدی به خود مدرن است ولی از نظر ماهیت تفاوتی با عصر مدرن ندارد. عده ای هم پست مدرن را پاسخ گوی مشکل مدرن می دانند بدون آن که راه حل مشخصی ارائه دهد.

دکتر هاشم آغاجری  استاد تاریخ دانشگاه، در این مورد معتقد است که:« پست مدرن نقد مدرنیته در فرآیند تاریخ مدرنیته است و نباید آن را هر گونه ضدیت و نقد مدرنیته از مواضع سنتی اشتباه گرفت. هدف متفکران پست مدرن به هیچ وجه بازگشت بهدوران ما قبل از مدرن نیست، زیرا ماقبل مدرن و مدرن از نگاه پست مدرن ها در یک مساله مشترک است و آن هم این است که هر دو به نوعی کلیت ثابت و امر عام و توتالیته قائل هستند. منتهی توتالیته دوران ما قبل مدرن، یک نوع توتالیته مذهبی است و توتالیته دوران مدرن، عقل جدید است. پست مدنیسم از این جهت که علامت بحران مدرنیته است آموزنده می باشد. منطق پست مدرن اساساً منطق نفی است و نه اثبات یعنی شورش علیه توتالیته عقل روشنگری و افکار و هر گونه حاکمیت منطلق و بلا منازع اصول و معیارهای ثابت و عام ... پست مدنیته به این عقل (عقل مدرن) پشت کرد، اما رو به سوی جای مشخصی ندارد. لذا من فکر می کنم که پست مدرنیته تنها به عنوان یک راه آسیب شناختی برای مدرنیته تلقی میشود.»

دکتر رضا داوری اردکانی، استاد فلسفه ی دانشگاه ، در این مورد چنین اظهار می دارد: « پست مدرن با مدرنیته متفاوت است زیرا پست مدرن تشکیک در اثول و مبانی مدرنیته است بدون اینکه همه شئون و آثار و نتایج آن را رد کند یا طرح عالم دیگری به جای آن دراندازد. به عبارت دیگر وضع پست مدرن وضعی است، در آن مدرنیته با تحقق تمام امکاناتش وجود دارد اما اعتقاد به آن سست شده است.»

چارلز جنکز در مورد عصر پست مدرن می نویسد:صنعتی شدن با سرعتی پر شتاب جای خود را به عصر پساصنعتی می سپارد. کار در کارنجات جای خود را به کار در منزل و ادارت می سپارد. عصر پست مدرن عصر انتخاب های بی شمار و فزآینده است. عصری است که هیچ گونه جریان ارتدکسی را نمی توان بدون خود آگاهی و طنز پذیرفت، زیرا تمام سنت ها برای خود واجد ارزش و اعتبارند. این امر تا حدودی نتیجه ی چیزی است که انفجار اطلاعات، ظهور دانش سازمان یافته، ارتباطات جهانی و سیبرنتیک خوانده می شود.

نکته مشترک در مورد همه فلاسفه مدرن این است که عقلانیت قطعیت علمی و خردگرایی محضمدرن را زیر سوال می برند. از دیدگاه پست مدرن مشکلات امروز جوامع مدرن مانند کم بها شدن حیثیت انسان بی هویتی بحرانهای فرهنگی خشونت بیش از حد جنگ های ویرانگر کم رنگ شدن روابط انسان و بالاخره سیطره تکنولوژی بر زندگی انسان به سبب شرایطی است که زندگی مدرن و بینش مدرن برای انسان به وجود آورده است و برای توجه و آگاهی نسبت به آن باید گوهر مدرنیته مورد وارسی مجدد قرار گیرد.

به طوری کلی پست مدرنیسم بیشتر از جنبه نقد مدرنیسم از آغاز پیدایش این جهان بینی تاکنون مطرح است. لذا پست مدرنیسم ضد جنبش فکری رنسانس، ضد عصر روشنگری و خردگرایی متعاقب آن ضد انقلاب کبیر فرانسه و ضد ایدئولوژی لیبرالیست، کمونیست و هر گونه ایدئولوژی و فراروایت است. اگر چه مدرنیسم طرحی مدون و معین و غایات مشخص برای جهان بعد از سنت ارائه کرد، ولی پست مدرنیسم فاقد این اصول تعیین شده و مرزبندی های دقیق و روشن است. همچنین باید بیان کرد که همه ی فلاسفه ی این نحله فکری در مورد مبانی نظری این نهضت هم رای و هم نظر نیستند. ولی بعضی خطوط فکری مشترک در مورد آنها قابل مشاهده است. نظریات پست مدرنیسم و نقد آن از مدرنیسم در موارد ذیل قابل بررسی است:

- عقلانیت
- ایدئولوژی
- کثرت گرایی
- تاریخ
- زبان
- رسانه ها
- تکنولوژی

نظریات پست مدرنیسم و نقد آن از مدرنیسم در موارد ذیل قابل بررسی است:
- عقلانیت
- ایدئولوژی
- کثرت گرایی
- تاریخ
- زبان
- رسانه ها
- تکنولوژی

 عقلانیت:
رنه دکارت از پایه گذاران فلسفه مدرن با این گفته خود که من فکر می کنم پس هستم تاکید بیش از پیش ذهنیت مدرن بر عقل و عقل گرایی را ابراز کرد. در عصر روشنگری نیز بر عقل، خرد و استدلال منطقی تاکید مجدد شد. ولی یکی از وجوه شاخص و عمده ی نقد پست مدرنیسم از مدرنیسم، عقلانیت و خرد عدد اندیش مدرن است. استینار کوال از چهره های برجسته در زمینه پست مدرن و روان شناسی می نویسد:«عصر مدرن با مفهوم ساده و محدودی از عقلانیت سر و کار داشت که در آن عقلانیت فنی ابزار – اهداف وجه غالب را دارا است.»

در عصر مدرن بر طرح برنامه ریزی، محاسبات، پیش بینی ، کنترل و نظارت دقیق تاکید میگردد. مسئولیت زیادی بر دوش عقل و علم بار شده بود. تمامی مشکلات انسانها می بایست در دراز مدت به کمک ابزار علم و تکنولوژی مرتفع می شد.

هف عصر روشنگری این بود که شرایطی فراهم آورد تا تمامی افراد مختلف و پراکنده جهان، پدیده ها و امور را به شیوه ای واحد بینند و درک کنند، یعنی شیوه عقلانی. متفکران و اندیشمندان عصر روشنگری این نکته را اصلی مسلم و بدیهی می دانستند که برای هر پرسشی تنها یک پاسخ صحیح ممکن وجود دارد و از این اصل نتیجه می گرفتند که تنها در صورتی می توان جهان را به گونه ای منطقی و عقلانی کنترل و ساماندهی نمود که بتوانیم به گونه ای صحیح و درست آن را ترسیم و بازنمایی سازیم. این نوع نگرش به امور و محور قرار دادن عقل تک ساحتی در اواخر قرن نوزده توسط فیلسوف طغیانگر آلمانی ، فردریک نیچه زیر سوال برده شد، از نظر وی »تمدن غربی نوعی پدر سالاری عقل باوری دارد که باعث شده همه چیز در چار چوب خرد باوری افراطی بشر را اسیر خودش کند. نیچه مشکل بزرگ بشریت را مدرنیته می داند. او به احساس بیش از عقل باور داشت و لذا علم مدرن و روش تحقیق دکارتی را زیر سوال برد. به عقیده ی نیچه هر گونه روش تحقیق علمی لزوماً با دروغ و تقلب همراه است... عقل خلاقیت زندگی را از بین می برد.

 ماکس وبر (1920 - 1864)، جامعه شناس آلمانی، »زنده ترین نقد خود را برای عقلانیت مدرن نگه داشت که در دیوان سالاری متجلی می شد. و بر در این باره چنین ابراز می کند: »

 سازمان دیوان سالارانه، همراه با ماشین دولتی، دست اندر کار ساختن اسارتگاههای آینده است، که در آن انسان ها چه بسا چون دهقانان دولت مصر باشند. فرمانبردار و ناتوان» و باز و بر درباره ی عقلانیت بر این نظر است که «عقلانیت نه به رویای فیلسوف درباره آزادی بل به اسارت دیوان سالارانه در قفس آهنین می انجامد.»

 لیوتار نیز در این مورد گفته:

«هیچ تضمینی وجود ندارد که عقل پیامدهای آزادی بخش بیافریند. پست مدرنیسم ها معتقدند که »چنان که تاریخ قرن بیستم با قدرت گواهی می دهد، این باور که ترقی تکنولوژی لزوماً باعث پیشرفت تمدن انسانی می شود، دروغین است. علم مدرن که حاصل عقلانیت و یکی از پایه های اصلی مدرنیسم می باشد، حوزه ی دیگری است که مورد پرسش و نقد پست مدرنیسم قرار گرفته است. دیگر هیچ شالوده ی روش شناسانه مطمئن وجود ندارد، قطعیت های علمی از پای بست ویران اند. در واقع دانش به معنای مورد نظر مدرن ها منحل است. ساده تر بگوییم شرح جهان دیگر ممکن نیست. 

زیگموند فروید (1939 - 1856) روان شناس و اندیشمند اتریشی نیز عقل مداری را زیر سوال برد فروید ضمیر ناخود آگاه و ساحت آن را مطرح کرد. مکتب روانکاوی فروید خرد چالش ناپذیر روشنگری را زیر سوال می برد و نشان می دهد که خرد آدمی جزیره کوچکی است در اقیانوس پهناور نیروهای تاریک و ناخودآگاه بشری که نام آن غرایض است. فروید ضمیر آگاه و عقل انسان را در سیطره ی ضمیر ناخودآگاه که همان غرایض است میداند. به عبارت دیگر غرایض آن چیزی است که انگیزه های انسان را هدایت می کند و عقل تنها وسیله برای رسیدن به این انگیزه ها است. چنانگه توماس ها بز فیلسوف قرن 17 انگلستان گفته انسان اسیر سوداها و رویاهای درونی خویش است. هنرمندان سورئالیست همانند آندره برتون و سالوادوردالی سعی کردند در ساحت ناخودآگاه به کاوش در مورد انگیزه های انسان بپردازند. آنها در کارهای خود سعی در نمایش ضمیر ناخودآگاه و نشان دادن وجهی مهم از تمایلات درونی انسان نمودند. در اینجا باید بیان داشت که عقل ابزاری و عقل محاسبه گر که مورد تاکید فلاسفه مدرن بوده، از نظر پست مدرن این ابزار کامل و بدون نقصی نیست و نمی توان با اتکا بر آن انتظار کشف حقیقت، آزادی، آسودگی و رستگاری داشت. این عقل دارای نواقص و ایرادات عدیده ای است و بسیاری از مشکلات امروز بشر به لحاظ نادیده گرفتن این نواقص است. ولی باید توجه داشمردمت که پست مدرن ها ابزار دیگری به عنوان جایگزین عقل معرفی نمیکنند. آنها عقل مدرن را نقد کرده اند بدون آنکه جایگزین ثابت و مطمئن به جای آن عنوان نمایند. البته از نظر آنها جایگزین مطمئنی وجود ندارد و فقط باید متوجه لغزش ها و ایرادات بود.

 ایدئولوژی:
در تعریف ایدئولوژی باید گفت:«ایدئولوژی بسته بندی کردن ایده ای برای اهداف مشخص سیاسی است. ایدئولوژی نوعی مکتب است که هدفش بسیج مردم برای اهداف سیاسی و آرمان های خاص تحت لوای ایده های معین است. ایدئولوژی توجیه اجتماعی باورها و اعتقاداتی است که فرد یا طبقه ای خاص برای حفظ بقای خودش تدوین می کند. ایدئولوژی نظامی ارزش گراست و هر ایدئولوژی مقابل  خودش را نفی می کند. ایدئولوژی در تضاد است و تقابل را مطرح می کند. از نظر نیچه، ایدئولوژی فلسفه مومیایی شده ای است که پویایی خودش را از دست داده.»

پست مدرنیسم با ایدئولوژی و هر گونه فراروایت مخالف است. اگر «مدرنیسم عصر ایدئولوژی آفرین است» پست مدرنیسم عصر پایان ایدئولوژی و پایان فراروایت ها است. دو ایدئولوژی مهم عصر مدرن یعنی لیبرالیسم و کمونیسم و سایر ایدئولوژی های این دوره همچون فاشیسم ، نازیسم، ناسیونالیسم، سوسیالیسم و انترناسیونالیسم همه از نظر فلاسفه پست مدرن مورد انتقاد است. آنها به وجود آمدن جنگ های مختلف، کوره ی آدم سوزی و بالاخص دو جنگ جهانی اول و دوم را به لحاظ وجود همین روایت ها کلان و تقابل بین این فراروایت ها می دانند.

فرانسوالطوتار می نویسد: « من با ساده کردن بیش از حد پست مدرن را به منزله ی اعتقادی و عدم ایمان به فراروایت ها توصیف می کنم.» لذا پست مدرنیسم معتقد به تکثر و قرائت های مختلف و جامعه کثرت گرا است و هیچ ابر روایت و یا ابر نظریه را مطلق و حلال تمامی مشکلات نمی پندارد . از نظر آنها روایت های کلان باید جای خود را به روایت خرد بدهد.

میشل فوکو مورخ و فیلسوف پست مدرن فرانسوی در رد ایدئولوژی و راه حل های کلی و جهانی معتقد است:  «مشکلات محلی محتاج راه حل های محلی است» در عصر پست مدرن فراروایت ها ساقط شده اند.

معماری مدرن با اعتقاد راسخ به علم و تکنولوژی و جهانی بودن علم و تکنولوژی پایه گذار سبک بین المللی بود. ولی معماری پست مدرن بهبافت، زمینه و خصوصیات محلی توجه دارد و می توان گفت که سبک محلی آن چیزی است که معماری پست مدرن عرضه می دارد. از نظر معماران این سبک معماری یک مقوله فرهنگی است و نه تکنیکی و از آنجایی که فرهنگ ها در مناطق مختلف متفاوت است، معماری نیز در هر منطقه متفاوت از سایر مناطق است.

 کثرت گرایی:
مدرنیسم همیشه به دنبال وحدت است چه در اندیشه و چه در هنر ، ولی پست مدرنیسم کثرتگرا است. از نظر پست مدرن امروز همه چیز مجاز است. جوامع امروزی در غرب عمدتاً جوامع کثرت گرا هستند و در اکثر شهرهای بزرگ نژادها و فرهنگ ها و اقوام مختلف در کنار یکدیگر زندگی می کنند. بهترین نمونه ی آن ایالت کالیفرنیا و بالاخص شهر لس آنجلس در این ایالت است. در لس آنجلس، شهرک چینی ها، تهران جلس، محله ی سیاهان ، محله ی ارامنه ، محله ی ژاپنی ها و کره ای ها در کنار محلات سفید پوست اروپایی تبار قرار دارند. ساکنان و مهاجران این شهر هر روز با گوناگونی های مختلف فرهنگی ، نژادی ، زبانی ، مذهبی ، اعتقادی و هنری مواجه هستند. این موضوع شامل معماری این شهر نیز می شود.

در جوامع سنتی اکثر مردم در بستر فرهنگی واحد و مستقلی به سر می برند. افراد هر جامعه می توانستند فارغ و بی اعتنا به جوامع بیگانه زندگی کنند، ولی در حال حاضر «عصری شروع شده که در آن همه ما داریم به دنیای واقعیت های متنوع و متکثر عادت می کنیم. همه ما در حال خارج شده از حصارهای امنیتی قبایل، سنت ها، ادیان و جهان بینی های خود و وارد شدن به تمدنی جهانی هستیم که به گونه ای کاملاً فراگیر و خیره کننده کثرت گراوپلورالیستی است. به عبارتی همان گونه که چارلز جنکزبیان نموده عصر پست مدرن، عصر انتخاب های بیشمار و فزاینده است.

یکی از اساسی ترین مضامین مبحث پسامدرن حول واقعیت یا فقدان واقعیت یا چند گانگی واقعیت می چرخد هیچ انگاری مفهومی نیچه یی است که با این معنای سیال و بی ثبات از واقعیت رابطه ی تنگاتنگی دارد. نیچه تاکید می کند که نظام های به اصطلاح عقانی در واقع نظام های قانع سازی هستند . بدین سان نیچه نقاب از چهره ی ادعاهای کشف حقیقت بر می دارد و نشان می دهد که این ادعاها همان چیزهایی هستند که او آن را خواست قدرت می نامد. آنان که چنین ادعاهایی دارند ، خود را بالاتر از کسانی قرار می دهند که این ادعاها برای آنان طرح شده است و بدین سان بر آنان مسلط می شوند. از اصول محوری دو نظریه ی فلسفی دیکانستراکشن و فولدینگ – که از زیر مجموعه های بینش پست مدرن محسوب می شوند. همین موضوع کثرت گرایی چند گانگی واقعیت و قرائتهای مختلف است. معماران این دو سبک در طرح ها و ساختمان های خود ایده ی چند معنایی و کثرت گرایی را به صورت کالبدی نشان می دهند.

 تاریخ:
دیدگاه مدرنیسم و پست مدرنیسم نسبت به تاریخ نیز دو دیدگاه کاملاً متفاوت و متضاد است. مدرنیست ها تاریخ را به صورت خطی و معلول ها را به دلیل وجود علت ها می دانند و برای هر علتی در تاریخ، به دنبال معلول آن هستند.
 چنانچه داریوش آشوری می نویسد:
توضیح علی مسائل، از جمله مسائل تاریخی تنها در بستر ذهنیت مدرن ممکن است.
کارل مارکس فیلسوف قرن نوزده آلمان و بنیانگذار سوسیالیسم علمی و یکی از منادیان مدرنیته روند تحولات در تاریخ را به صورت مبارزه طبقاتی بین طبقات فرودست و فرادست عنوان می کند. از نظر وی این مبارزه همواره در طی تاریخ و جوامع مختلف وجود داشته است. در جامعه برده داری بین برده و مالک در جامعه فئودالی بین دهقان و صاحب زمین و در جامعه سرمایه داری بین پرولتاریا (کارگر صنعتی) و بورژوازی (سرمایه دار) این کشمکش و جدل برای کسب منافع طبقاتی برقرار بوده است. وی با استفاده از نظریه ی هگل در مورد نهاد (تز) و بر نهاد (آنتی تز) معقتد است که طبقه سرمایه دار (نهاد) مجبور است که (بر نهاد) خود یعنی طبقه پرولتاریا را در نظام اقتصادی و تولیدی سرمایه داری پرورش دهد. از تقابل اجتناب ناپذیر این دو بورژوازی و پرولتاریا – جامعه ی سوسیالیستی که سنتز این تقابل است. پدید خواهد آمد. نهایتاً جامعه ی سوسیالیستی در روند تکامل خود به جامعه ی بی طبقه کمونیستی منتهی خواهد شد. ولی در مقابل این نظریه میشل فوکو در کتاب باستان شناسی دانش 1969 چنین می نویسد: بر خلاف نظر مورخین گذشته که با جست و جوی گرایش ها و فرایندها و ساختارهای بنیادی و پایدار تاریخ می خواستند وجود نوعی تداوم و پیوستگی را در تاریخ نشان دهند تاریخ دستخوش گرایش ها و جریانات متداخل و متقاطعی است که نمی توان آنها را تابع یک طرح خطی یا قانون واحد دانست. در تاریخ هیچ اصل و مفهوم مرکزی وجود ندارد که بر تمام پدیده ها وحدت و کلیت بخشد. از نظر پست مدرن «تاریخ مجموعه ای از گسست ها است.»

 رسانه ها:
 به عقیده ی متفکران پست مدرن، یکی از مشخصات بارز جوامع پیشرفته، سیطره  رسانه ها مانند مطبوعات، رادیو، تلویزیون و اینترنت بر وجوه مختلف زندگی است. امروزه در جوامع غربی وقایع و هنجارها از طریق رسانه ها به اطلاع مردم می رسد و زندگی آنها را شکل می دهد. ژان بودریار، فیلسوف پست مدرن و معاصر فرانسوی معتقد است که »رسانه ها در جهت دادن ذهن توده ها نقش اساسی دارند.»

«قدرت رسانه های گروهی و فرهنگ عامه بر تمام دیگر اشکال روابط اجتماعی حاکم بوده و آنها را شکل می دهد. عقیده این است که نشانه های فرهنگی عامه و تصاویر و ایماژهای رسانه ای به گونه ای فزاینده بر دریافت  ما از واقعیت و نحوه توصیف و تعریف ما از خودمان و از دنیای پیرامونمان سیطره می یابند... جامعه از نظر رسانه ها اشباع شده ... اکنون واقعیت را تنها می توان از روی باز تاب ها و انعکاس سطحی این آینه (رسانه ها) توصیف کرد. جامعه به گونه ای فزاینده در دل رسانه های گروهی محو و مستحیل شده است... تنها رسانه ها می توانند احساس و برداشت ما از واقعیت را شکل دهند.. این آینه اکنون تنها  واقعیتی است که در اختیار داریم. اهمیت رسانه ها در این جوامع به صورتی است که «98% منازل در بریتانیای امروز دارای دستگاه تلویزیون هستند. در حالی که تقریباً دو سوم آنها دارای دستگاه  ویدئویی هستند. (گاردین، 20 دسامبر 1991) و به طور متوسط در سال 1992 هر عضو جامعه بیش از 26 ساعت در هفته به تماشای تلویزیون پرداخته اند.»

نقش رسانه ها در جهان پست مدرن به گونه ای است که مرز بین واقعیت و غیر واقعیت مخدوش شده و همه چیز به صورت واقعیت مجازی در آمده است. از قدم زدن در کاخ های باستانی در کامیپوتر، تا رفتن به کرات دیگر و ملاحظه زندگی وامع در آن کرات بر روی پرداه نقره ای سینما تا انجام عمل جراحی از راه دور به کمک اینترنت، همه و همه تصاویر مجازی است که مرز بین آنها و واقعیت مبهم و نامشخص است.عصر رسانه ها حد و مرزهای فرهنگی را برداشته است. در هر زمانی، هر فردی، در هر نقطه ای از این جهان می تواند از طریق کانال های متعدد تلویزیون و اینترنت با فرهنگ ها و روایت های بسیار متنوع و متضاد روبه رو شود. عصر رسانه ها جهان متکثر پست مدرن را بسیار کوچک کرده و به صورت یک دهکده ی جهانی در آورده است. «این ایده که واقعیت در حال تلاشی و تبدیل شدن به تصاویر است، ایده مشترک گفتمان پسامدرن است. در جهان فرا واقعیت بودریار، زندگی در حال محو شدن در تلویزیون است. به عقیده بودریار «تلویزیون جهان است» و وی تاکید می کند «ما اکنون فقط با وانموده ها سرو کار داریم.

 پست مدرن ها معتقدند که آگاهی افراد از جهان کنونی و دسترسی به آن عمدتاً از طریق رسانه ها و بالاخص تلویزیون است. این رسانه ها نه تنها منعکس کننده ی واقعیات هستند. بلکه شکل دهنده ی آنها نیز می باشند و بسیاری از هنجارها از طریق تلویزیون به جامعه منتقل می شود. «تکنولوژی جدید اطلاعات و ارتباطات، اگر چه به خودی خود نه جامعه ی پسا صنعتی و نه جامعه پسامدرن را به ارمغان می آورند. چه رسد به امید به حل بحران های معاصر – لیکن در دگرگونی های معاصر جهان عمیقاً دخیل اند.»
این رسانه ها هستند که می توانند تعیین کنند چه اخبار و وقایعی حائز اهمیت جهانی است و چه مسائی حاشیه ای و جانبی می باشد. واقعه ی سه شنبه 11 سپتامبر در آمریکا و منهدم شدن دو برج مرکز تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون از طریق رسانه ها تا مدت ها به صورت خبر اول به سراسر جهان ارسال می شد. میزان رونق بازار بورس، معاملات، جهانگردی، امید به آینده و میزان بیکاری و بسیاری مسائل دیگر در نقاط مختلف جهان متکی به این خبر اول بود.

جامعه ی مصرفی یکی دیگر از خصوصیات و ویژگی های مهم عصر پست مدرن است. بدون وجود رسانه ها، مصرف گرایی و میل به مصرف فزون تر ناممکن خواهد بود. «همه چیز کالا میشود و این فرایند با تبلیغات تلویزیونی پیوسته تقویت می گردد... ما در فرهنگ های مصرفی زندگی می کنیم ... تلویزیون و فرهنگ مصرفی به یکدیگر تعلق دارند، هر چند اشتباه است که برای اولی جایگاه صرفاً علی قائل شویم. آنها از جنگ جهانی دوم به بعد در همزیستی با یکدیگر رشد کرده اند. همان گونه که بودریار می گوید پست مدرن آنگاه از مدرن جدا می شود که تولید تقاضا – برای مصرف – محور قرار می گیرد. تمام کار تلویزیون، تولید نیاز و خواسته ها، بسیج امیال و تخیلات و سیاست جولان خیال است.» بدون مصرف چرخ های نظام و جهان پست مدرن از حرکت باز می ایستد پس از وقایع یازده   سپتامبر در آمریکا، مجدداً این رسانه ها بودند که مردم را در آمریکا و اروپا در جهت کنار گذاشتن غمگساری و مصرف هر چه بیشتر تشویق نمودند.

 زبان:
از نظر فلاسفه و متفکران پست مدرن زبان نقش اساسی و تعیین کننده در طرز تفکر و نوع اندیشه انسان دارد. مارتین هایدگر (1976 - 1889) فیلسوف آلمانی که جزو فلاسفه ی پست مدرن محسوب می شود، معتقد است: «انسان در زبان زندگی می کند و همچون زبان است .هستی ما زبان گونه است و ما فقط در زبان زندگی می کنیم. حضور ما در این جهان به زبان وابسته است. برای ما در هر لحظه اموری چون زبان دلالت و معنا مطرح می شود انسان و معنا در مکالمه زنده اند. انسان مکالمه است ... انسان تا زمانی که حرف میزند انسان است.. زبان نزدیک ترین همسایه انسان است. لیوتار معتقد است« هیچ رویدادی خارج و مستقل از زبان وجود ندارد» لیوتار با تکیه بر زبان می گوید که ما همه با بازی زبانی محلی خودمان سرو کار داریم بازی هایی که بسته به اینکه کجا هستیم اداره، کلیسا، ورزشگاه یا میخانه، با یکدیگر فرق می کنند. آنچه می دانیم فقط در محلی که به سر می بریم اعتبار دارد.

 لودویگ ویتگنشتاین یکی دیگر از فیلسوفان صاحب نام پست مدرن در مورد زبان معتقد است:

 هر نوع استفاده از واژه ها قواعد خاص خود را دارد و از این نظر استفاده از زبان ها با بازی قابل مقایسه است که هر بازی برای خود قواعد خاص دارد. لیوتار در کتاب خود به نام وضعیت پست مدرن، گزارشی در مورد دانش منظور ویتگنشتاین از بازی زبانی را این طور بیان می کند:« هر یک از رده های مختلف پاره گفته را میتوان بر حسب قواعد مشخص کننده خواص آنها و موارد استفاده ای که از آنها می توان به عمل آورد تعریف نمود. دقیقاً به همان شیوه ای که بازی شطرنج به کمک مجموعه ای از قواعد تعیین کننده خواص هر یک از مهره ها تعریف می شود. به عبارت دیگر شیوه ی مناسب برای حرکت دادن مهره های شطرنج.
لذا باید بیان داشت که هر یک از بازی های زبانی دارای قواعد و اصول معینی است که در شرایط مکانی و اجتماعی خاص مورد استفاده قرار می گیرد. در مورد رابطه ی زبان با واقعیت و نقش آن در شکل دهی هنجارهای جامعه و افراد آن استینار کوال می نویسد:«زبان و شناخت از واقعیت کپی برداری نمی کند، بلکه زبان واقعیت را می سازد. هر زبان به شیوه ای خاص خود جنبه های ویژه ای از واقعیت را می سازد در تفکر پست مدرن کانون توجه معطوف ساختار اجتماعی و زبان شناختی واقعیت است، معطوف تفسیر ، بازگویی و استدلال درباره ی معنای جهان هستی است.»

 تکنولوژی:
همان گونه که در قسمت های قبل عنوان شد ، تاکید بر علم و تکنولوژی همواره از شاخصههای اصلی مدرنیسم بوده است. معماری مدرن نیز به تبع آن همواره تاکید بر اهمیت تکنولوژی در عصر حاضر داشته است. شعارهای معماران مدرن از همان آغاز شکل گیری این سبک معماری تاکیدی بر این مدعاست چنانچه لویی سالیوان شعار فرم تابع عملکرد ، آدولف لوس شعار تزئینات جنایت است و کوربوزیه شعار خانه ماشینی است برای زندگی را مطرح کردند. ولی همان گونه که در فصول قبل عنوان شد، احتمالاً این گفته ی میس ونده رو از همه موارد دیگر گویاتر و فراگیرتر است: »اگر ما موفق شویم که صنعت را جلو ببریم ، تمام مسائل اقتصادی، اجتماعی ، تکنولوژیک و هنری حل خواهد شد. اگر چه پست مدرنیسم اهمیت تکنولوژی را نفی نمی کند و عصر تکنولوژی پیشرفته از خصیصههای بارز عصر پست مدرن محسوب می شود، ولی نگرش پست مدرن ها به تکنولوژی بسیار متفاوت از آن چیزی است که مدرنیسم باور دارد.

مارتین هایدگر در سال 1954 مقاله ای به نام «پرسش از تکنولوژی» چاپ کرد در این مقاله وی بیان کرد که در بینش غرب، از زمان ارسطو، تکنولوژی (ریشه آن در زبان یونانی تحنه Techne به معنی هنر و صناعت است) به صورت ابزار، آلت و خنثی تلقی می شده است. «از نظر هایدگر تعریف ابزاری از تکنولوژی هر چند درست است اما ناقص است . نگاه ابزاری به تکنولوژی به صورت حجابی بر ماهیت تکنولوژی است.بدین لحاظ انسان از ماهیت تکنولوژی غافل خواهد بود. تا زمانی که تکنولوژی را به عنوان ابزار در نظر گیریم، اسیر خواست سلطه بر آن باقی می مانیم و در نتیجه بی خبر از ماهیت تکنولوژی پیش می رانیم. از نظر هایدگر تکنولوژی خصوصیت تعرضی دارد، تعرض به طبیعت و تغییر دادن آن تکنولوژی به طبیعت به صورت منبع مواد خام و انرژی نگاه می کند و خواستار تغییر شکل آن به نظمدر آوردن آن و مورد استفاده قرار دادن آن است. لذا در این جا تکنولوژی فاعل و طبیعت مفعول است . تکنولوژی در جهت ضدیت با طبیعت است.

همچنان که تکنولوژی باعث تغییر شکل طبیعت می شود، باعث تغییر شکل رفتار و انگیزه در انسان و جامعه نیز می گردد. انسان مدرن انسان تکنولوژیک است. رفتارها و انگیزه های انسان مدرن متفاوت با انسان ما قبل آن است، از آنجایی که ماهیت تکنولوژی تعرضی است، لذا انسان مدرن یا انسان تکنولوژیک مسخر تکنولوژی است.

هایدگر ماهیت تکنولوژی را گشتل (Gheshtel) می نامد. گشتل در زبان آلمانی به معنای قاب دور عکس ، قفسه ی کتاب، خاکریز در جنگ، سد و چارچوب است. از نظر هایدگر، گشتلیعنی ماهیت تکنولوژی، ماهیتی که خصوصیت تعرضی نسبت به انسان دارد و انسان در چارچوب آن قرار می گیرد. به عقیده ی هایدگر «ماهیت تکنولوژی آن قدر هم تابع انسان نیست. بلکه موجودی مستقل است. ما هیچ وقت بر گشتل سوار نمی شویم، تقدیر آن را نمیتوان دگرگون کرد. دانشمندان فقط دامنه گشتل را گسترش می دهند. پست مدرن هم نمیتواند از گشتل خارج شود. پست مدرن یک دیدگاه نسبت به گشتل است که می گوید نباید عاشق تکنولوژی بود.

هایدگر مخالف تکنولوژی نیست و برای انسان عصر حاضر امکان گریزی از آن را پیش بینی نمی کند. «تکنولوژی سرنوشت عصر ماست، و البته منظور از سرنوشت چیزی نیست مگر ناگزیر بودن مسیر تغییر ناپذیر». منتها هایدگر بر این باور است که باید ماهیت تکنولوژی را شناخت و نسبت به آن دقیق تر برخورد کرد. وی راه حل را در هنر قبل از مدرن و دنیای شعر و شاعری می بیند، دنیایی که در جهت همنوایی با طبیعت بوده است.

......................................................................................................................................................................

نمای بی هویت، شهر را بی هویت می کند
نمای هر ساختمان در شکل‌دهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمان‌های شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می‌رود.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال 50 میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه می‌شود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهه‌های گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزاینده‌ای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزی‌های ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.

سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به‌دلیل اینکه به‌ دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمان‌ها در سطح شهر هستند.

در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان به‌دنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می‌شود. البته در سال‌های اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستان‌ها همچنان انجام می‌شود.

چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر

چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.

در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی تر دارند.

بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.

نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها یا میدان‌ها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین می‌رود.

تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می‌تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.

نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می‌کند.

برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته‌تر و محفوظتر باشد.

نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به‌وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و... باشد. پنجره‌ها همواره با دیگر عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان‌های چند طبقه، نظم کاملی به چشم می‌خورد. اما گاه به‌علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را از دست می‌دهد.

جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمان‌های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان‌های بلند عناصر باریک برتری خود رانشان می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی در نما می‌گذارند. ناودان‌ها، سایه بانها، پیش آمدگی‌های سقف و بالکن‌ها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما می‌کنند.

تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت‌ها است.

عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را با هم هم‌ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبت‌های هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره ها را در گروه‌های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می‌کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.

مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می‌دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.

ترکیب پنجره ها، ایوان‌ها، درها و به‌طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می‌کند. طراح می‌تواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.

در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می‌گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتاب‌شکن، سایبان و ... نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.

در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام می‌شود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوال‌ها پاسخ گوید.
محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟
خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟
انتهای ساختمان چگونه به پایان می‌رسد؟
گوشه‌های ساختمان چه وضعی دارد؟
اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟

محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.

کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج می‌تواند حالت عمود 90 درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.

نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به‌دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می‌توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می‌کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی به‌کار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می‌کنند.

در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.

نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابان‌ها ومعابر می‌افتد شکل می گیرد.

این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد می‌توانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.

عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که می‌توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.

لیکن به‌دلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودی‌ها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده می‌کنند.

بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می‌ماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، به‌نحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون می‌سازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنه‌ای امکان پذیر می‌شود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.

از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار می‌گیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را به‌طور مستقیم می‌بینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمان‌هایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، به‌دلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی می‌شوند. همین موضوع موجب می‌شود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.

تراس‌ها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم می‌آورند. بالکن‌ها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور به‌راحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.

لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوسته‌ای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمی‌‌تواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.

صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همان‌طور که عنوان شد نمای ساختمان‌ها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما به‌دلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.

در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژه‌ای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته‌ترین افراد با تخصص‌‌های مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمان‌ها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و... می پردازند.

آنچه برای علاقه‌مندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرح‌های ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانه‌های ساختمانی ضروری به نظر می‌رسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمان‌های اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و... نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.
......................................................................................................................................................................
مقاله کامل ادبیات و معماری
- مقدمه :
معماری سنتی ایران دارای مفاهیم و معانی خاص به خود است. به گونه ای که اینجانب معتقد می باشم حتی کوچکترین جزء شکل دهنده، در یک اثر معماری دارای مفهوم و معنی خاص به خود است . از اینجا بود که تصمیم گرفتم معانی را در معماری ایرانی درک نمایم . زیرا به نظر بنده دلیل ضعف ما در سده های اخیر، معلولی بوده ناشی از فراموشی مفاهیم، معانی و هر آنچه که گذشتگان ما برای ما به ارث نهاده اند و در نهایت استفادۀ فکر نشده و لجام گسیخته از فرهنگ معماری غربی .
در راه شناخت معماری کتب زیادی را مورد مطالعه قرار داده ام . ولی بی شک آثار استاد دکتر محد منصور فلامکی بیش از سایر کتب چراغ راه من در شناخت مفاهیم و معانی در معماری بوده است . در نظر ایشان ژرف نگری در ادبیات ایران پایۀ درک مفاهیم و معانی در معماری ایران است. بنابراین در توضیح بعضی از بخشها و همچنین برخی از تعاریف، عیناً از متن کتابهای استاد استفاده شده است. زیرا می توان این تعاریف را به عنوان یک سند معتبر به حساب آورد و نیز با بضاعت کمی که دارم نتوانستم کلامی رساتر و گویا تر از آن را پیدا کنم .
متن پیش روی شما که در قالب تحقیقی برای درس انسان، طبیعت و معماری آماده شده است، قصد دارد به رابطه میان ادبیات و معماری پرداخته تا از این میان تفاوتها، شباهتها و تأثیرات این دو بر یکدیگر را استخراج نماید . برای این منظور متن به چند بخش کلی تقسیم شده است . بخش اول به شباهتها و روابط محسوس میان این دو می پردازد و در پایان با یک نتیجه گیری زمینه را برای آغاز مطالعه و تحقیق در بخش دوم که روابط معنایی این دو را مورد بررسی قرار خواهد داد فراهم می سازد . به فراخور نتایج به دست آمده در بخش دوم بخشهای بعدی نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت .

در پایان لازم است از تمام کسانی که بنده را در راستای پیدا کردن مسیر این تحقیق یاری نمودند علی الخصوص استاد عزیزم جناب آقای مهندس نقی زاده که با صبر و حوصله خود زمینه انجام این کار را فراهم آوردند، همینطور دوستان عزیز و فرهیخته ام آقایان مهدی شریفی، روح الله دره شیری و امیر نام آور که حق استادی بر گردن بنده دارند و در این روند،  ضعفهایم را در درک مفاهیم ادبی جبران نموده اند و در بسیاری از موراد با راهنمایی های خود مسیر را برایم مشخص نموده اند . همچنین اساتید عزیزم آقایان ثبوتی و ناصر المعمار نیز تشکر و قدر دانی نمایم و امیدوارم در ادامه کار نیز از راهنمایی های این عزیزان بهره مند گردم .
( 1 ) بخش اول :  شباهتهای محسوس
( 1 . 1 ) گفتار اول :
فضا
فضا چیست ؟
در شعر و معماری چه تعریفی دارد ؟
چه روابطی را می توان بین فضای شعر و معماری بر قرار نمود ؟

( 1 . 1 . 1 ) پیش در آمد :
تعریف ما از فضا چیست ؟ آیا فضا جایی نیست که در آن زندگی می کنیم یا جایی که در خیال خود می پرورانیم ؟
فضا خیال و خیال فضا است . هر چیزی که انسان به آن فکر می کند و یا در خیال خود می پروراند دارای فضایی است . فضا وجود مادی ندارد ولی این قابلیت را دارد که در وجود خود عناصری مادی و یا معنوی را جای دهد . انسان تنها زمانی قادر است حالتی خاص، مثلاً ناراحتی یا خوشحالی را به فردی دیگر منتقل نماید که فضایی غمگین یا شاد ایجاد کرده باشد و این فضا نیز توسط دیگران قابل درک باشد .

باید نکته ای را در اینجا ذکر نمود : « فضا جایی نیست که اشیاء در آن حضور پیدا می کنند بلکه وسیله ای است که به واسطۀ ذات خود زمینه حضور اشیاء را در خود فراهم می سازد . » برای درک این مفهوم کافی است به این نکته توجه داشته باشیم که فضا عنصری غیر مادی است ولی دارای ذاتی خاص، که می تواند اشیاء را در خود جای دهد . یا می توان به این صورت گفت که این اشیاء نیستند که فضایی را شکل می دهند، بلکه این ذات فضاست که اشیائی خاص را در خود جای می دهد و به آنها شکل و شمایلی خاص می بخشد .

حال می خواهیم از تعاریف و توضیحات فوق استفاده نماییم و به تعریفی از فضا در شعر و معماری برسیم تا بتوانیم از پس آن شباهتها و تفاوتهای این دو را بررسی کنیم .

( 2 . 1 . 1 ) شعر و فضای آن :
در پیش در آمد این گفتار ذکر کردیم می توان فضا رابه عنوان وسیله ای در نظر گرفت تا انسانها از طریق آن عواطف، احساسات، تفکرات و ا ندیشه های خود را به دیگران منتقل نمایند . تا انسانی نتواند فضای ذهن خود را که در قالب تفکر یا احساسی خاص به وجود آمده است به تصویر بکشد هیچ فرد دیگری نمی تواند آن را درک نماید . تمامی هنرها وجود خود را از طریق ایجاد فضا بهدست آورده اند . فضایی که هنرمندی با نگرشی خاص نسبت به دنیای پیرامون خود آن را خلق کرده است .

شاعر کیست و شعر چیست ؟ شاعر هم فردی مثل سایر انسانهاست . او در زندگی خود به نگرشی خاص می رسد . او می خواهد سایرین را از این نگرش آگاه کند بنابران نیاز دارد تا فضایی را ایجاد نماید .

شعر، فضای اوست . و شعر در خود کلماتی منظوم، دارای وزن و ریتم را جای داده است .

****
فرو داشت دست از کمربند اوی                                تهمتن چنان خیره مانده بدوی
دو شیر اوژن از جنگ سیر آمدند                                تبه گشته و خسته و دیر آمدند
دگر باره سهراب گرز گران                                        ز زین برکشید بیفشرد ران
بزد گرز و آورد کتفش به درد                                     بپیچید و درد از دلیری بخورد
بخندید سهراب گفت ای سوار                                   بزخم دلیران نهی پایدار
****

 


شعری که در بالا آورده شد گوشه ای از نبرد رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی بود . هدف فردوسی ایجاد فضایی بوده که نحوۀ نبرد این دو را به تصویر بکشد . فضایی که او در خیالش به آن شکل داده به گونه ای بسیار زیبا در شعرش به تصویر در آمده است . کلمات در شعر او به واسطه فضایی که در ذهن او بوده است به این شکل آمده اند . و این دقیقاً همان نکته ای است که در پیش درآمد این گفتار ذکر کردیم . این کلمات نیستند که فضای شعر فردوسی را بوجود آورده اند بلکه این فضای شعر اوست که کلماتی اینچنین را طلب می کند .

تمامی شعرا شعر می گویند و نگرش خاص خود را از طریق فضای شعر خود به دیگران منتقل می نمایند . و چون انسانها دارای قالبهای فکری مختلف می باشند هر کدام نگرشی خاص به خود را دارند . نتیجۀ این امر ایجاد زبانهای گوناگون در شعر است که هر کدام تنها مختص به یک فرد میباشد و به راحتی می توان آنها را از هم تمیز داد.


به نام خداوند جان و خرد                              کزین برتر اندیشه بر نگذرد
****
بشنو از نی چون حکایت می کند                     و ز جدایی ها شکایت می کند

****
الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها                   که عشق آسان نمود اول ولی افتاده مشکلها

****
اهل کاشانم .          روزگارم بد نیست .
تکه نانی دارم، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی .
****

در مورد شعر هر شاعر می توان گفت، فضایی خاص به خود را برای مخاطب پدید می آورد . فضایی که زمینه بروزش را در ذهن مخاطب و به شکل خیالی در خاطر وی به دست می آورد . در اصل فضای شاعر به شکل خیال برای مخاطب قابل درک است و مخاطب نمی تواند آن را به صورت بصری درک کند .

البته درک فضای مورد نظر تمامی شعرا به راحتی برای تمامی افراد میسر نیست . زیرا همانطور که ذکر شد فضای شاعر به شکل خیال در ذهن مخاطب بروز می کند . و مخاطبی که شعری را می خواند دارای سطحی خاص از اطلاعات و دانش می باشد، در اینجا این احتمال وجود دارد خیال وارد شده در مخاطب سطحی یا عمقی باشد، که در هر صورت ممکن است با فضای مورد نظر شاعر در شعرش تفاوت داشته باشد .

****
آنکس که به دست جام دارد            سلطانی جم مدام دارد
آبی که خضر حیات از او یافت           در میکده جو که جام دارد
****

( 3 . 1 . 1 ) فضا در معماری :

فضای معماری نیز به وجود آمده است ؛ تا علایقی خاص، احساساتی ناب و تفکری برتر را به تصویر بکشد . فضای معماری فضایی کالبدی است که به صورت بصری قابل درک می باشد . گرچه همیشه این امکان وجود دارد یا شاید هدف برخی از فضاها در معماری اینچنین بوده است ؛ که فکر را به سویی خاص و به فضای خیالی دیگری معطوف نمایند . نظیر آنچه که در باغ ایرانی مشاهده می کنیم که هدف آن فرار از فشارها و روزمرگیها و سوق دادن فرد به سوی زیبایی های طبیعت و در نهایت به تصویر کشیدن بهشت بوده است .

معماری یعنی خلق و ساماندهی فضاها، فضاهایی که ممکن است هر کدام القا کننده حالتی خاص در مخاطب خود باشند . منتهی مسئله ای که در مورد درک از فضاهای معماری مهم می نماید این نکته می باشد که بیشترین درک از فضای معماری به وسیله چشم صورت می گیرد البته نقش سایر حواس هم در درک برخی از فضاها اهمیت دارد .

معمار یک بنا ایده ای خاص را در سر می پروراند و برای اینکه بتواند این ایده را به تصویر بکشد نیاز به خلق فضا دارد . و این فضای اوست که تعیین می کند کدام دیوار از چه نوع مصالحی و به چه رنگی در کجای فضای او ظاهر شود . شاید خیلی از مردم به غلط این برداشت را داشته باشند فضای معماری را دیوار ها، ستونها و سقفهایی که محصورش کرده اند به وجود آورده است . در صورتی که این برداشت نسبت به فضای معماری کاملاً غلط می باشد چون همانطور که در پیش درآمد ذکر شد این ماهیت فضاست که تعیین می کند کدامین عنصر در کجا قرار گیرد .

معمار می خواهد فضایی خاص را با هدفی خاص خلق کند ؛ مثلا در مساجد، او فضایی را شکل می دهد که احساس تقدس، توحید و هرآنچه که انسان را به خالق خود نزدیک تر می کند در ذهن مخاطب رسوخ کند . نظیر مسجد شیخ لطف الله درمیدان نقش جهان اصفهان که حتی فردی مسیحی نیز آنجا احساس تقدس و سبکی روح می کند و این امر به دلیل فضای خاص خلق شده در آن مسجد است .

آنچه که می توان در مورد فضای معماری به اختصار بیان نمود به شرح زیر می باشد :

- فضای معماری فضایی کالبدی است و از طریق بصری درک می شود

- فضای معماری هدفی خاص را دنبال می کند که القاء هدف آن در تمام افراد جامعه و در سطوح فکری مختلف تقریباً یکسان می باشد . ( نظیر مسجد شیخ لطف الله )

- فضای معماری فضایی است که در دل خود عناصری مادی را جای داده است .

- فضای معماری دارای روح است و در ذهن انسان رسوخ می کند و خیالاتی خاص را پدید می آورد .


( 4 . 1 . 1 ) دیباچه :

فرازهای پیشین گوشه ای بود از آنچه که شعر و معماری خود را به وسیله آن معرفی می نمایند و آن چیزی جز فضا نیست ؛ چون همانطور که ذکر شد هر تفکر، خیال و اندیشه ای برای اینکه خود را معرفی نماید نیاز به خلق فضا دارد و این اولین تشابه معماری و شعر است . البته فضایی که شعر خلق می کند با فضای معماری تفاوت دارد زیرا فضای معماری فضایی مادی است ولی فضای شعر فضایی معنوی می باشد که در خیال شکل می گیرد .

فضای شعر تنها زمانی قابل درک است که فردی شعری را بخواند و این امر به فرد بستگی دارد، یعنی فرد آزاد است که شعری را بخواند یا نخواند . ولی همین فرد هنگامی که از خیابان یا کوچه ای عبور می کند بناهای مختلفی را می بیند ؛ که هریک باهم و در تقابل بایکدیگر نیز فضاهایی را ایجاد نموده اند . در اصل فرد خواسته یا ناخواسته ناچار به درک فضاهایی است که توسط معماران به وجود آمده است . و لی در مورد شعر این طور نیست او تنها زمانی فضای یک شاعر را درک می کند که خود بخواهد و اشعار او را بخواند .

شعری که شاعر می گوید ممکن است دو پهلو باشد و معانی مختلفی از آن درک شود . این مسئله مستقیماً به سطح فکری و اندیشه ای مخاطب مربوط می شود که در سطح آگاهیهای خود چه برداشتی از شعر شاعری خاص دارد . ولی در معماری به این شکل نیست درک از فضاها در غالب موارد بین تمامی سطوح فکری و اندیشه ای فقط یکی می باشد . نظیر احساس سبکی که در مسجد شیخ لطف الله برای هر ناظری پیش می آید .

آنچه که در این گفتار ذکر شد هدفی خاص را دنبال می کند . حال که ما می دانیم تمامی هنرها و از آن میان شعر و معماری وجود خود را مدیون خلق و درک فضا هستند ؛ و خلق و درک هر فصا نیازمند ابزارهایی خاص به خود است بنابراین گفتار های بعدی حول رابطه ها و تشابهات ادبیات و معماری در این زمینه خواهد بود .

 

( 2 . 1 ) گفتار دوم : حرکت

مفهوم حرکت چیست ؟
در شعر و معماری چگونه مطرح می شود ؟
آیا حرکت در شعر و معماری از یک مفهوم سرچشمه می گیرند ؟

 

( 1 . 2 . 1 ) حرکت و مفهوم آن :

در فیزیک حرکت زمانی اتفاق می افتد که جسمی از نقطه ای به نقطه دیگر تغییر مکان یابد . ولی شاید مفهوم فیزیکی حرکت تنها جزئی از مفهوم حرکت در هنر باشد . حرکت در هنر وسیله ای است برای درک فضا همانطور که در گفتار اول ذکر شد تمامی هنرها وجود خود را از طریق خلق فضا به دست می آورند . حال که این فضا خلق شده است وسیله ای لازم است تا آن را درک نماییم و حرکت اولین چیزی است که در این میان خود نمایی می کند .
حرکت در فیزیک یعنی جابجایی یک جسم دریک محیط که تماماً از جنس ماده است ؛ جسمی مادی در محیطی مادی از نقطه ای مادی به نقطۀ مادی دیگری انتقال می یابد . اما حرکت در هنر یعنی پرواز روح، یعنی خروج از دنیای ماده و سفر به دنیای خیال ؛ خیالی که می تواند در محیطی مادی اتفاق بیفتد . انسانها متولد می شوند، رشد می کنند و می میرند . و این ذات هستی است . در اصل آنها از ابتدایی خاص به انتهایی خاص می رسند .
تمام هستی در حرکت است و ما نیز جزئی از آن به شمار می رویم . فضای هستی وجود خود را مدیون حرکت است . سیاراتی که به دور ستارگان می چرخند و منظومه هایی را تشکیل می دهند و آنها نیز به دور خود در چرخش هستند و الی آخر .
می توانیم بگوییم حرکت جوهرۀ درک هر فضایی است . حرکت می تواند به شکل فیزیکی،بصری و یا خیالی با شد .
حرکت فیزیکی : یعنی جابجایی جسم فرد در فضایی که توسط عناصر مادی قابل درک شده اند
حرکت بصری : حتی وقتی که در نقطه ای از فضا به صورت ثابت ایستاده ایم . چشمها حرکت داشته و از نقطه ای به نقطه دیگر تغییر مکان دهند .
حرکت خیالی : گاهی روح انسانها درفضای خاصی از تن جدا می شود و خیالاتی را در ذهن متبادر می نماید و در اصل انسان را از جهانی به جهانی دیگر سوق می دهد و این حرکت، حرکت خیالی است .
باید نکته ای را ذکر نمود، هر حرکتی در ذات خود دارای سکونهایی نیز می باشد . به زبان ساده تر سکون و حرکت در کنار یکدیگر بوده و و در کنار هم است که هر کدام معنی پیدا می کنند . حرکت بی سکون و سکون بی حرکت معنایی ندارد . آیا می توان گفت پایانی بی آغاز یا آغازی بی پایان داریم ؛ حرکت تغییر حالتی است که ابتدا و انتهایش سکون است .
آنچه که در این چند خط ذکر شد خلاصه ای از مفهوم حرکت بود . و یا شاید تغییر دیدگاهی نسبت به آن . در اصل در این مورد می توان گفت هرگاه ذهن انسان از فضایی خاص جدا گردد و به فضایی دیگر ورود نماید ؛ این حرکت بوده است که چنین تغییر مکانی را امکان پذیر کرده است . حرکتی که می تواند از جهانی مادی به جهانی مادی و یا غیر مادی . یا از جهانی غیر مادی به جهانی مادی و یا غیر مادی رخ دهد .
نکته ای در گفتار اول ذکر کردیم ؛ هر هنرمندی از طریق ایجاد فضا قصد دارد احساسات، اندیشه ها و نگرش خاص به خود را در موردی خاص در معرض دید عموم قرار دهد . نگرش او به دنیا را حرکت ایجاد کرده است پس فضایی که او شکل می دهد تنها از طریق حرکت قابل درک است . آنچه در ادامه می آید مفهوم حرکت در شعر و معماری و نحوه بروز آن در این دو می باشد، تا در ادامه تشابهات و تفاوتهای این دو را بررسی نماییم . .

 

( 2 . 2 .1 ) حرکت در شعر :
هر هنرمندی به واسطه حرکت به نگرش خاص خود می رسد ( سیر آفاق و انفس ) . و به همین دلیل است که باید برای درک فضای وی در آن حرکت کنیم . شاعر فردی مثل سایر انسانها دارای تخیل، احساسات و تفکرات خاص به خود می باشد . او در فکر خود را ه می رود یا شاید فکر خود را راه می برد ؛ به سویی خاص به آنجایی که می خواهد در موردش شعر بگوید . مثلاً می خواهد فضای کشته شدن سهراب به دست رستم را به شعر تبدیل کند، او فضا را ایجاد کرده است و خود را در آنجا قرار داده است حال در آن فضا شروع به حرکت می نماید تا احساس واقعی خود را به تصویر بکشد :

****
ازین نامداران و گردنکشان                            کسی هم برد نزد رستم نشان
که سهراب کشتست و افگنده خوار                همی خواست کردن تو را خواستار
چو بشنید رستم سرش خیره گشت               جهان پیش چشمش همه خیره گشت
همی بی تن و تاب و بی توش گشت              بیفتاد از پایو بی هوش گشت
بپرسید از آن پس که آمد به هوش                  بدو گفت با ناله و با خروش
بگو تا چه داری ز رستم نشان                        که گم باد نامش زگردنکشان
****
مفهوم حرکت در این قسمت از شعر فردوسی به خوبی قابل درک است او افکار خود را پیرامون نبرد پدر و پسر به حرکت واداشته است تا فضایی واقعی و ناراحت کننده را به تصویر بکشد . و حال ما شعر او را می خوانیم و خواندن یعنی حرکت و به خیال می رسیم خیالی در دنیایی دیگر و از جنسی دیگر دارای احساساتی ناب که پدری چگونه پسر خود را می کشد و بعد در سوگ آن زاری می کند :

****
چو من نیست گرد گیهان یکی              به مردی بدم پیش او کودکی
بریدن دو دستم سزاوار هست             جز از خاک تیره مبادم نشست            
چه گویم چو آگه بود مادرش                چگونه فرستم کسی را برش
چه گویم چرا کشتمش بی گناه           چرا زور کردم بر و بر سیاه
کدامین پدر هرگز این کار کرد               سزاوارم اکنون به گفتار سرد
****

پس تا به اینجا می دانیم فضایی که شاعر به وسیله حرکت درک و ایجادش می کند تنها با حرکت نیز قابل درک است . منتهی همانطور که قبلاً نیز گفته شد حرکت بدون سکون معنایی ندارد و هر آغازی را پایانی و هر پایانی را آغازی است .
ما شعر شاعر را می خوانیم . هر کدام از ما روحیات خاص به خود را داریم و ممکن است در زمانیکه می خواهیم شروع به خواندن شعر وی نماییم در سر خود خیالاتی خاص داشته باشیم . بهبیان دیگر در فضایی دیگر باشیم ؛ حالا قرار است فضای شاعر را درک کنیم . او ما را به این کار دعوت می نماید، پس باید امکانات این دعوت را نیز مهیا کرده باشد . و دقیقاً همینطور است : او قصد دارد ما را از فضای ذهن خودمان خارج نماید و به فضای ذهن خود وارد کند . بنا براین بین فضای ما و او مکث یا سکونی وجود دارد .
****
بشنو ...
****
ذهن آماده پذیرایی است، از فضای خود خارج و به فضای شاعر وارد می شود و خود را آماده حرکت می نماید .

****
... از نی چون حکایت می کند             از جدایی ها شکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند                 در نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق      تا بگویم شرح درد اشتیاق
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش      باز جوید روزگار وصل خویش
****
خواننده این شعر حرکت خود را در شعر آغاز نموده است او در فضای شاعر راه می رود، همانطور که گفتیم هر آغازی را پایانی است . و شاعر باید این حرکت را در جایی به پایان برساند جایی که معمولا نتیجه هر آنچه که گفته است در آن هویدا می شود .

****
آینه ات دانی چرا غماز نیست                         ز آنکه زنگار از رخش ممتاز نیست
بشنوید ای دوستان این داستان                      خود حقیقت نقد حال ماست آن
****
پس می دانیم شاعر حرکت خود را با سکون آغاز می نماید و با سکون نیز به پایان می رساند . ودقیقاً این حالت در ذهن خواننده اثر وی نیز به وجود می آید . او هم از سکون حرکت و از حرکت سکون می سازد . شاید این مفهوم را در نحوه خواندن شعر توسط افراد نیز دیده باشیم ابتدا با لحنی آرام کم کم اوج می گیرند و باز هم با لحن آرام به پایان می رسانند .

****
الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها                    که عشق آسان نمود اول ولی افتاده مشکلها
ببوی نافه ای کاخر صبا زان طرّه بگشاید               زتاب جعد مشکینش چه خون افتاده در دلها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم         جرس فریاد می دارد که بر بندید محملها
به می سجّاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید          که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل           کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
همه کارم زخود کامی به بد نامی کشید آخر         نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها
حضوری گر همی خواهی ازو غایب مشو حافظ        مَتی مَا تَلق مَن تَهوی دَعِ الدّنیا و اَهملها
****

 


حالا به درک درستی از مفهوم حرکت در شعر رسیده ایم و می توانیم آن را به این شکل بیاننماییم :
حرکت وسیله ای است که شاعر به کمک آن فضای خیالی خود را درک می کند و شعرش را می آفریند و با حرکت دادن خواننده در شعر خود است که فضای مورد نظرش را به وی القا می نماید .

 

( 3 . 2 . 1 ) معماری و حرکت :

براساس گفته های قبلی فضای معماری نیز بر اساس نگرش خاص یک معمار به پیرامون خود به وجود آمده است . او ذهنش را به حرکت وا می دارد تا تفکر کند و فضایی مطابق با آنچه که در ذهن می پرواند خلق نماید .
فضای او در ذهنش خلق شده است، او در فضای ذهنی اش حرکت می کند تا آنچه که قصد خلق کردنش را دارد به خوبی شکل دهد . معمار دست به کار می شود اندیشه های خود را روی کاغذ می کشد او این کار را با حرکت دستش انجام می دهد . در پی همین حرکتها او فضای مورد نظرش را به کمک مصالح شکلی کالبدی می بخشد . تا دیگران نیز آن را درک نمایند .
حرکت در معماری را می توان به شکل سه خاصیت فضایی مشاهده نمود :
الف ) پویایی : فضایی را که القاء کننده حس حرکت فیزیکی ( جابجایی ) در فرد باشد فضای پویا می گوییم . نظیر آنچه در باغ ایرانی مشاهده می نماییم .
ب )سیالیت : فضایی که حرکت را برای چشم ایجاد می کند نه جابجایی در فضا را . در فضای سیال این چشمهای ناظر هستند که حرکت می کنند و فضا را درک می نمایند نه پاهای وی .

- نکته : هر فضای پویایی سیال نیز می باشد زیرا به صورت ناخودآگاه حرکت چشم را نیز ایجاد می نماید.
ج ) مکث : در ابتدا ذکر شد هر حرکتی در ذات خود دارای سکون می باشد و آغاز و پایان هر حرکتی را سکون تشکیل می دهد . در معماری نیز از این اصل استفاده شده است . در صورت اعمال شدن هرگونه تغییر در حرکت و یا حالت آن، فضایی به عنوان فضای مکث در نظر گرفته شده است .
وصل، گذر و اوج در فضای معماری، در قالب همین سه خاصیت یعنی سکون ( مکث )، پویایی ( حرکت فیزیکی )، سیالیت ( حرک بصری ) شکل می گیرند .

 

نمود عینی وصل، گذر و اوج را می توان در مسجد امام اصفهان مشاهده نمود . آنجایی که سردر این مسجد به دلیل تناسبات و تزئینات خود حس ورود را به فرد القا می کند . و فرد برای ورود از خارج به داخل مکثی می کند ( وصل ) سپس وارد فضا می شود و به صورت کاملا غیر ارادی به سوی گنبد پیش می رود و با چشمان خود تزئینات و کاشی های روی دیوارهای حیاط را مشاهده می نماید ( وصل) تا به گنبد خانه برسد، مکث می کند و با چشمان خود تزئینات داخل گنبد را می ببیند ( اوج).
او با مکثی قبل از ورد، حرکت و مجدداً مکث، فضای مسجد امام اصفهان را درک کرده است. ( سکون، حرکت فیزیکی، حرکت بصری – وصل، گذر، اوج )
- نکته : علاوه بر آنچه که در باب حرکت در فضای معماری ذکر شد . فضای معماری قادر است حرکتی را، به سوی خیالی خاص در انسان پدید آورد . نظیر احساس سبکی و تقدسی که در مساجد ایرانی به فرد القا شده و باعث آزادی او از دنیای مادی و پرواز به سوی دنیایی غیر مادی می گردد .
آنچه در مورد حرکت در معماری گفته شد را می توان به این شکل خلاصه نمود : حرکت در معماری وسیله ای است که معمار با استفاده از آن فضای ذهن خود را خلق و درک می نماید و ناظر بر این اثر نیز به وسیله حرکت فضا را درک خواهد نمود . و در پایان این ذات حرکت در فضا است که باعث حرکت ذهن به سوی خیالاتی خاص می شود .

( 4 . 2 . 1 ) دیباچه :

تمام آنچه که در باب حرکت ذکر شد در این کلام خلاصه می شود که حرکت وسیله ای برای درک فضا است . وجود شعر و معماری مدیون خلق فضا و درک فضا مدیون حرکت می باشد . حرکتی که در هر کدام به شکل خاص خود بوده ولی در ذات، دارای یک ریشه می باشد .
حرکت در شعر یعنی خواندن کلمات و ایجاد خیال در ذهن و حرکت در معماری یعنی راه رفتن در میان دیوار ها، ستونها، سقفها و سایر عناصر بصری و ایجاد خیال در ذهن .
در نهایت هدف نهایی هردو ایجاد خیال است با این تفاوت که حرکت در شعر از خیال به خیال و حرکت در معماری از ماده به خیال می باشد . و این کلام به این معنی است که حرکت خیالی در شعر به واسطه عناصر مادی و بصری به وجود نمی آید ولی در معماری به وسیله عناصر مادی و بصری شکل می گیرد .
......................................................................................................................................................................